تاریخ : چهارشنبه 91/12/9 | 5:14 عصر | نویسنده : aynaz.tanha
در اوج تنهایی نشسته ام به اخرین
شمع می نرگم
هر شب برای تو شمعی میسوزانم
شاید بیایی
اما نمیدانم
اصلا حواست به من هست یا نه
نمیدانم به کدامین گناه مجازاتم میکنی
حتی بی تو بودن برایم دردناک شده
اما کسی کنارم هست که
میتوانم با او از تمام دردهایم سخن بگویم
و او مرا ارام میکند
.: Weblog Themes By Pichak :.